نمیدانم اگر موسیقی

نمی‌دانم اگر موسیقی
و چای و قهوه را نداشتم ،
اگر با نور و با گیاه و با کتاب ،
حالم خوب نمی‌شد ،
اگر پاییز و بهار و باران و برف
را دوست نداشتم ؛
برای دلخوشی در خالی‌ترین
حالات ممکن جهانم
به کدامین اتفاق چنگ می‌زدم
و کدامین طعم و تصویر را بهانه میکردم
و کدامین دلخوشیِ کوچک
را در آغوش می‌کشیدم
تا به خودم بقبولانم
که زندگی هنوز هم زیباست !


#𝐒𝐞𝐭𝐚𝐫𝐞𝐡_𝐊𝐢𝐦𝐢𝐲𝐚
دیدگاه ها (۱۴)

صبح بخير نمى شود ...اگر صداى مردانه ات نباشد ...لباس هاى چها...

اگه ویژگی خوبی در آدمای اطرافتون می‌بینین بهشون بگین، فکر نک...

the first individual that you think about him or her every m...

هنوز در سفرمخیال می‌کنمدر آب‌های جهان قایقی استو من،مسافرِ ق...

خداحافظی با دنیایی که به آن تعلق نداشتماین داستان درمورد همی...

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁵⁴حرفی برای گفتن نداشتم... فقط سکوت کردم. ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط