با نانامی رفتیم کالاف زدیمರ ರ
با نانامی رفتیم کالاف زدیمರ_ರ
من حتی ۲ دقیقه توی بازی زنده نموندم (╯ರ ~ ರ)╯︵ ┻━┻
تا بازی شروع میشد یهو تیر میخوردمಠಗಠ
نانامی خیلی چیزای زیادی یادم داد بازم جای شکرش باقیستಥ‿ಥ
من برم مدرسه ( زندانه بچه ها )
خو دیگه بای(ㆁωㆁ)
من حتی ۲ دقیقه توی بازی زنده نموندم (╯ರ ~ ರ)╯︵ ┻━┻
تا بازی شروع میشد یهو تیر میخوردمಠಗಠ
نانامی خیلی چیزای زیادی یادم داد بازم جای شکرش باقیستಥ‿ಥ
من برم مدرسه ( زندانه بچه ها )
خو دیگه بای(ㆁωㆁ)
۳.۱k
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.