چشمای پر از اشک سر تنها عکسی که ازت داشت

چشمای پر از اشک سر تنها عکسی که ازت داشت
گریه میکرد اونقدر گریه کرد که تمام خاطراتی که باهات
داشت یادش اومد از اولین دیدارتون که چجوری
(روزی که همو دیدین)


شونتون بهم خورد و کیسه های خریدتون جا به جا شد و مجبور
شدی در فروشگاهی که خرید کرده بودین وایسی تا اون بیاد
(چند دقیقه بعد)
-سلام
+او.... سلام ببخشید کیسه هامون عوض شد
-اه...... اشکال نداره
سریع کیسشو ازت گرفت و مال خودتو بهت داد
که چیزی که توی کیسه بود خندت گرفت
+چه پسر شیطونی
اره یک شماره توی کیست گذاشته بود
(یک روز بعد)
کنجکاو بودی شاید اشتباهی افتاده توی کیسه
بهش زنگ زدی که صدای اشنایی به گوشت خورد
-بلخره زنگ زدی
+شما
-اه.... یادم رفت خودمو معرفی کنم
من همون پسری هستم که کیسه هامون عوض شدتاااااا روزی که از دست دادت
-ا. ت وایسا لطفا اینکارو نکن
+نه دیگه نمیتونم
-خواهش هق هق میکنم هق نرو
+ببخشید جونگ کوکم...... دوست دارم
و بله
دختری که خوشو انداخت جلوی قطار
و مرد چیزی از اون دختر باقی نمونده بود
اون دیگه اون دختر رو نداشت
هر روز بخواطر از دست دادنت گریه میکرد
هیچ غذایی نمیخورد
تا اینکه اونم اومد پیش تو............
میدونم تر اخرش عر زدین ولی خب 😭😭