بی قرارم
بیقرارم
میخواهم بروم
میخواهم بمانم
دارم در ترانهئی مبهم زاده میشوم
به نسیما بگو کتابهای کودکان را
کنار گلدان و سوالات هفتسالگی چیدهام
گونههایم گُر گرفته است
تشنه نیستم
میخواهم تنها بمانم
در اتاق را آهسته ببند
شب پیش خواب باران و
پائیزی نیامده را دیدم
انگار که تعبیر تمام رفتنها
بازگشتِ به زادرودِ شقایق است
میخواهم بروم
میخواهم بمانم
دارم در ترانهئی مبهم زاده میشوم
به نسیما بگو کتابهای کودکان را
کنار گلدان و سوالات هفتسالگی چیدهام
گونههایم گُر گرفته است
تشنه نیستم
میخواهم تنها بمانم
در اتاق را آهسته ببند
شب پیش خواب باران و
پائیزی نیامده را دیدم
انگار که تعبیر تمام رفتنها
بازگشتِ به زادرودِ شقایق است
۲.۳k
۱۱ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.