رمان رویای من

رمان رویای من

فصل دوم

پارت ۶۲

دیانا: السلان جونم باز شروع کردی نتون دیجه

ارسلان: ای خدا بالاخره که یه روزی این اتفاق ميفته

دیانا: میدونم ولی نگو

ارسلان: چرا

دیانا: خوب ...

ارسلان: خجالت میکشی

دیانا: اوهوم

ارسلان: از چی
دیدگاه ها (۳)

رمان رویای من فصل دوم پارت ۶۳دیانا: نمیدونم🤷‍♀️ارسلان:🤦‍♂️دی...

سلام حالتون چطوره براتون پارت اوردم رمان رویای من فصل دوم پا...

رمان رویای من فصل دوم پارت ۶۱دیانا: دستمامنو حالت قلب کردیم ...

رمان رویای من فصل دوم پارت ۶۰دیانا: میگم میگی نهارسلان: اوکی...

رمان بغلی من پارت ۴۹دیانا: با خجالت سلام دادم یاشار: من برم ...

رمان بغلی من پارت ۸۱ارسلان: باز نشستی طرح زدی دیانا: نه بخدا...

رمان بغلی من پارت ۷۸دیانا: من کلی از طرحام مونده چرا همینجور...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط