چون ندیدم خبری زین دل رنجور ترا

چون ندیدم خبری زین دل رنجور ترا
در سپردم به خدا، ای ز خدا دور، ترا
شاد نابوده ز وصل تو من و نابوده
توجفا کرده و من داشته معذور ترا
صورت پاک ترا از نظر پاک مپوش
که به جز دیدهٔ پاکان ندهد نور ترا
گر ز دیدار تو آگاه شوند اهل بهشت
سر مویی نفروشند به صد حور ترا
ای که رنجی نکشیدی و ندیدی ستمی
چه غم از حال ستم‌دیدهٔ رنجور ترا؟
تو که چون من ننشستی به غمی روز دراز
سخت کوتاه نماید شب دیجور ترا
اوحدی را ز نظر دور مدار، ای دل و جان
که دلارام ترا دارد و منظور ترا...

عصرتون دل انگیز محبوبم🦋💞🦋

#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۲)

دل مست و دیده مست و تن بی‌قرار مستجانی زبون چه چاره کند با س...

شمع از سر خود گذشت و آزاد بسوختبر آتش غم خنده‌زنان شاد بسوخت...

مهـم نیست چقـدر از تو دور میشومتو رو ب خدا و خودم رو ب غم دو...

می‌سرایم "تو و چشمان تو را"نه سپیدی ، نه غزل... تویی آن شعر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط