شمع از سر خود گذشت و آزاد بسوخت

شمع از سر خود گذشت و آزاد بسوخت
بر آتش غم خنده‌زنان شاد بسوخت
من بندهٔ شمعم، که ز بهر دل خلق
ببرید ز شیرین و چو فرهاد بسوخت...


مرسی گرانقدر که پروانه صفت باخوب وبدم مداراکردی🌸

درپناه مهرایزدی سالم باشی مهربونم🦋💞🦋
دیدگاه ها (۰)

من کشتهٔ عشقم،خبرم هیچ مپرسیدگم شد اثر من،اثرم هیچ مپرسیدگفت...

ای زاهد مستور، زمن دور، که مستمبا توبهٔ خود باش، که من توبه ...

دل مست و دیده مست و تن بی‌قرار مستجانی زبون چه چاره کند با س...

چون ندیدم خبری زین دل رنجور ترادر سپردم به خدا، ای ز خدا دور...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط