بسکه وحشت کرده است آزاد، مجنون مرا
بسکه وحشت کرده است آزاد، مجنون مرا
لفظ نتواند کند زنجیر، مضمون مرا
در سر از شوخی نمی گنجد گل سودای من
خم حبابی می کند شور فلاطون مرا
داغ هم در سینه ام بی حسرت دیدار نیست
چشم مجنون نقش پا بودهست هامون مرا
کو دم تیغی که در عشرتگه انشای ناز
مصرع رنگین نویسد موجه خون مرا
ساز من آزادگی، آهنگ من آوارگی
از تعلق تار نتوان بست قانون مرا
از لب خاموش توفان جنون را ساحلم
این حباب بی نفس پل بست جیحون مرا
عمر رفت ودامن نومیدی از دستم نرفت
ناز بسیارست برمن بخت واژون مرا
داغ یاسم ناله را درحلقه حیرت نشاند
طوق قمری دام ره شد سرو موزون مرا
عشق می بازد سراپایم به نقش عجز خویش
خاکساریهاست لازم بید مجنون مرا
غافلم بیدل زگرد ترکتازیهای حسن
می دمد خط تاکند فکر شبیخون مرا...
#عاشقانه
#خاصترین
لفظ نتواند کند زنجیر، مضمون مرا
در سر از شوخی نمی گنجد گل سودای من
خم حبابی می کند شور فلاطون مرا
داغ هم در سینه ام بی حسرت دیدار نیست
چشم مجنون نقش پا بودهست هامون مرا
کو دم تیغی که در عشرتگه انشای ناز
مصرع رنگین نویسد موجه خون مرا
ساز من آزادگی، آهنگ من آوارگی
از تعلق تار نتوان بست قانون مرا
از لب خاموش توفان جنون را ساحلم
این حباب بی نفس پل بست جیحون مرا
عمر رفت ودامن نومیدی از دستم نرفت
ناز بسیارست برمن بخت واژون مرا
داغ یاسم ناله را درحلقه حیرت نشاند
طوق قمری دام ره شد سرو موزون مرا
عشق می بازد سراپایم به نقش عجز خویش
خاکساریهاست لازم بید مجنون مرا
غافلم بیدل زگرد ترکتازیهای حسن
می دمد خط تاکند فکر شبیخون مرا...
#عاشقانه
#خاصترین
۹.۲k
۲۹ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.