گرچه پیر است این تنم دل نوجوانی میکند

گرچه پیر است این تنم ، دل نوجوانی میکند
در خیال خام خود هی نغمه خوانی میکند

شرمی از پیری ندارد قلب بی پروای من
زیر چشمی بی حیا کار نهانی میکند

عاشقی ها میکند دل ، گرچه میداند که غم
لحظه لحظه از برایش نوحه خوانی میکند

هی بسازد نقشی ازروی نگاری هر دمی
درخیالش زیر گوشش پرده خوانی میکند

عقل بیچاره به گِل مانده ولیکن دست خود
داده بر دست ِ دل و ،با او تبانی میکند

گیج و منگم کرده این دل، آنچنانی کاین زبان
همچو او رفته ز دست و ، لنَتَرانی میکند

گفتمش رسوا مکن ما را بدین شهرو دیار
دیدمش رسوا مرا ، سطحِ جهانی میکند

بلبلی را دیده دل اندر شبی نیلوفری
دست وپایش کرده گم، شیرین زبانی میکند...🍂🌸❤

#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۰)

ای صبا با تو چه گفتندکه خاموش شدی ،چه شرابی به تو دادندکه مد...

مردها کاین گریه در فقدان همسر می کنندبعد مرگ همسـر خود، خاک ...

آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرسآن چنان سوختم از آتش هجرا...

چه شد که بار دگر یاد آشنا کردیچه شد که شیوه بیگانگی رها کردی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط