نگاه اول💖🌔
نگاه اول💖🌔
پارت ²⁴
نیکا: چته بازم پیدات شد اه برو
مهشاد: ب تو چه
دیانا: بسته هردوتاتون نیکا بیا بریم ـ
مخاستیم بریم که مهشاد با یکی از دوستاش که اسمش عسل بود موهای ما دوتا رو گشیدن
دیانا: ایی چته روانی
نیکا: چته حروم لقمه
مهشاد و عسل:(خنده)
.............
دیانا: نیکا رفت دعوا ی دفعه امیر امد دعوا کرد و...... خلاصه
منم مهشاد مشت زد ط چشام کبود شد
امیر ط از کجا امدی
امیر: از دور مراقب نیکا بودم
نیکا: واا چرا
ــــــــــــــــ¹دیقه دگه ـــــــــــــــــــــ
دیانا: من برم پیش ارسلان
دوتاشون: برو
............
رفتم
ارسلان: سلام قشنگم خوبی
دیانا: شلم عزیزم ط خوبی بهتری
(خدا خدا میکردم که نگه عینک چرا زدی)
ارسلان: عار نفسم وا دیانا چرا عینک زدی الان که ط اتاقی
دیانا: اممم همین جوری
ارسلان: بردار
دیانا: ن چیزع
ارسلان: بردار گفتم (عصبی)
دیانا: ترسیدم برداشتم ی دفعه دید
پارت ²⁴
نیکا: چته بازم پیدات شد اه برو
مهشاد: ب تو چه
دیانا: بسته هردوتاتون نیکا بیا بریم ـ
مخاستیم بریم که مهشاد با یکی از دوستاش که اسمش عسل بود موهای ما دوتا رو گشیدن
دیانا: ایی چته روانی
نیکا: چته حروم لقمه
مهشاد و عسل:(خنده)
.............
دیانا: نیکا رفت دعوا ی دفعه امیر امد دعوا کرد و...... خلاصه
منم مهشاد مشت زد ط چشام کبود شد
امیر ط از کجا امدی
امیر: از دور مراقب نیکا بودم
نیکا: واا چرا
ــــــــــــــــ¹دیقه دگه ـــــــــــــــــــــ
دیانا: من برم پیش ارسلان
دوتاشون: برو
............
رفتم
ارسلان: سلام قشنگم خوبی
دیانا: شلم عزیزم ط خوبی بهتری
(خدا خدا میکردم که نگه عینک چرا زدی)
ارسلان: عار نفسم وا دیانا چرا عینک زدی الان که ط اتاقی
دیانا: اممم همین جوری
ارسلان: بردار
دیانا: ن چیزع
ارسلان: بردار گفتم (عصبی)
دیانا: ترسیدم برداشتم ی دفعه دید
۴.۲k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.