پسرع نتونست دیدنع تکه تکه شدنه دختره رو تحمل کنه

پسرع نتونست دیدنع تکه تکه شدنه دختره رو تحمل کنه
برای همین خودشو بزور از بین سربازا انداخت. جلو تا طنابا رو باز کنه و نجاتش بده
بخاطر این کارش سربازایی ک اونجا بودن تمام نیزه هاشونو داخل بدنه پسر بچه فرو کردن
پسر همراه با دخترع مرد ولی اخرشم مجبور شد تکه تکه شدن دختر رو ببینه.
دیدگاه ها (۹)

بعده امتحانات خرداد پستایه بعده پنج هفته ک زیر سی تا لایک دا...

هیچی دیگه به یغما رفتم

خوداااا کیوتاااچقد اع این کمیکا دوس دارممم

هع جذاب

برادر سختگیر و وحشی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط