گاهی ضربه از جایی میآید که سالها سایهاش را بر سر داشته

گاهی ضربه، از جایی می‌آید که سالها سایه‌اش را بر سر داشته‌ای.
تبر، دشمن دیرینه‌ی درخت نبود، روزی شاخه‌ای بوده که جدا شد و بر ریشه فرود آمد.
گاهی خنجر، از همان دستی فرو می‌رود که سال‌ها در تاریکی، گره دکمه‌های تنت را باز کرده بود.
گاهی مرگ، از دهان کسی بیرون می‌جهد که همیشه برای زندگیت دعا می‌کرد.
تلخ است، اما حقیقت همین است؛ دردناک‌ترین زخم‌ها را آن‌ها می‌زنند که نزدیک‌تر از جانت بوده‌اند.
دیدگاه ها (۱۷)

براۍآنچہ‌اعتقاد‌دارید،ایستادگـےڪنید؛حتۍ‌اگر‌بہاۍ‌آن‌‌تنہا‌ای...

کاش رفتار آدمها باهامونهمیشه مثلِروزهای قبل ازبه دست آوردنمو...

دنج‌ترین ڪنج دلخوشی‌هایم جایی‌ست ڪہ لبخند،پررنگ‌ترین حالت لب...

فکر کن وسط تابستون اوج گرما☀️از امتحانات خرداد برگشتی خونه و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط