های روبی
های روبی 🥲
خب ادامه رومان💫
آکانه ساده سلام کرد آکوا دست پاچه شده بود و با صدای خیلی لرزان سلام کرد
اما آکانه دلش نشکست و گفت:(( اشکالی نداره
چون می دونست آکوآ تا حالا دوستی نداشته ناراحت نشد❤️
و این دفعه اسم آکوآ رو پرسید✓
آکوآ که نمیخواست کسی بخاطر اون ناراحت بشه 😌
با اعتماد بنفس گفت:(( من آکوآ هستم
هوشینو آکوآ🌸
ایندفعه آکانه خیلی خوش حال شد و گفت:((ممنون که گفتی منم آکانه هستم از آشنایی با هات خوشبختم🍫
خلاصه اون ور اوتوبوس آریما با روبی نشسته بودند✨
روبی که رابطه قوی داشت و می خواست با همه دوست بشه گفت:((سلام✨
اما آریما بی حوصله سلام گفت⭐
روبی ناراحت شدو چیزی نگفت 😭
خلاصه. اوتبوس رسید به دانشگاه اوتوکومی 🫣
همه خوشحال اومدن پایین ❤️
ادامه دارد.............
خب ادامه رومان💫
آکانه ساده سلام کرد آکوا دست پاچه شده بود و با صدای خیلی لرزان سلام کرد
اما آکانه دلش نشکست و گفت:(( اشکالی نداره
چون می دونست آکوآ تا حالا دوستی نداشته ناراحت نشد❤️
و این دفعه اسم آکوآ رو پرسید✓
آکوآ که نمیخواست کسی بخاطر اون ناراحت بشه 😌
با اعتماد بنفس گفت:(( من آکوآ هستم
هوشینو آکوآ🌸
ایندفعه آکانه خیلی خوش حال شد و گفت:((ممنون که گفتی منم آکانه هستم از آشنایی با هات خوشبختم🍫
خلاصه اون ور اوتوبوس آریما با روبی نشسته بودند✨
روبی که رابطه قوی داشت و می خواست با همه دوست بشه گفت:((سلام✨
اما آریما بی حوصله سلام گفت⭐
روبی ناراحت شدو چیزی نگفت 😭
خلاصه. اوتبوس رسید به دانشگاه اوتوکومی 🫣
همه خوشحال اومدن پایین ❤️
ادامه دارد.............
- ۱.۹k
- ۲۲ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط