.
.
دلنـوشته
به نام عشق های دروغين
باورت میشود؟
دیگریادگرفته ام شبهابخوابم“با یادتـو”
یادگرفته ام که چگونه بی صدا بگریم
یادگرفته ام که هق هق گریه هایم رابا بالشم بی صدا کنم
یادگرفته ام نفس بکشم بدون تو ولی بایاد تـو
یادگرفته ام که چگونه نبودنت رابارویای باتوبودن
وجای خالی ات راباخاطرات باتوبودن پرکنم
دلتنگی که دست ازسر دل برنمیدارد
دلتنگی که فاصله رانمی فهمد
دلتنگ که باشی تمام دنیادیواروسدمیشود
تمام دنیا پراز پنجره هایی میشودکه پرنده ندارند
پرازکوچه هایی که همه ی آن هابرای رهگذران عاشق به بن بست میرسند
فکرکن پای این دیوارهای سردوسنگین
چه لیلی هاومجنون هاکه میمیرند
خون بهای این دل های شکسته راچه کسی میدهد
بازدلتنگی امانم راگرفته میخواهم برایت بنویسم
قرارنیست حرف هایم برای همیشه پنهان باشند وکسی نداند
توبایدبخوانی وبیقراری ام رابفهمی
بدانی که چندجای این نامه بااشک هایم خیس شد
اشک هام چندواژه راپنهان کرد
بفهمی که دوست داشتن چقدرسخت وعشق چه دردبزرگی است
وچه اندازه این دوست داشتن پیرم کرد
برایت مینویسم
برای روزی که توهم دلتنگم خواهی شد
دلتنگ عاشقانه هایم
دلتنگ روزهایی که قدرندانستی
دلتنگ عشقی که به سخره گرفتی ...
برایت مینویسم
برای روزی که هزاربارپشت پنجره رفته باشی
وهزار قاصدک رابوسیده باشی
برای روزی که به هوای هرصدای پایی تادم در دویده باشی
وبابغضی سنگین درانتظارم نشسته باشی
برای شب هایی که درتمام فال های حافظ هم خبری ازآمدنم نباشد
توفکرمی کنی آن روزچند وقت دیگراست؟
آن روزچقدر ازهم دورشده باشیم؟
ساعت هابه این می اندیشم که چرازنده ام هنوز
مگه نگفته بودم بی تــو میمیرم
خدایادش رفته است مرابکشد
یاتــو قراراست برگردی؟
هنوز زوداست
برای توکه ازحال دلم غافلی زوداست
نبایدبفهمی که این روزهاچقدردلتنگتم
نبایدبفهمی که قدم هایم هرروز پیر و پیرترمیشوند
وهرروزسایه ام کمرش خم وخم ترمیشود!
این روزهابرای گریستن دیگر باران را بهانه نمیکنم
برای بیقراری ام سراغ پنجره هانمیروم
وقتی قاصدکی روی شانه ام می نشیند دیگر ازتوخبری نمیگیرم
تودانسته نشانی ام راگم کرده ای
به بادفراموشی سپردی
بعدتوتمامی نیمکت هابرایم بوی تنهایی میدهند
هرروز انتظارت رامیکشم ...
زل میزنم به هرقطاری که میگذرد
به دست هایی که توی هوا تکان میخورند
به بوسه هایی که میان دودگم میشوند
خوش به حال قطارهاهمیشه میرسند
امامن هیچ وقت به تونرسیدم
هیچ وقت ...
تمام زندگی ام فاصله شدباتــو
فاصله ای که خالقش تو شدی...
این دلنوشته ام باشدبرای روزی که دلتنگم شدی
دلتنگ کسی که باهمه وجودش"عاشقت"بود …
⛔️کپی ممنوع⛔️
پیج اینستاگرام
⇩⇩⇩
https://instagram.com/aeineh_doost?igshid=YmMyMTA2M2Y=
دلنـوشته
به نام عشق های دروغين
باورت میشود؟
دیگریادگرفته ام شبهابخوابم“با یادتـو”
یادگرفته ام که چگونه بی صدا بگریم
یادگرفته ام که هق هق گریه هایم رابا بالشم بی صدا کنم
یادگرفته ام نفس بکشم بدون تو ولی بایاد تـو
یادگرفته ام که چگونه نبودنت رابارویای باتوبودن
وجای خالی ات راباخاطرات باتوبودن پرکنم
دلتنگی که دست ازسر دل برنمیدارد
دلتنگی که فاصله رانمی فهمد
دلتنگ که باشی تمام دنیادیواروسدمیشود
تمام دنیا پراز پنجره هایی میشودکه پرنده ندارند
پرازکوچه هایی که همه ی آن هابرای رهگذران عاشق به بن بست میرسند
فکرکن پای این دیوارهای سردوسنگین
چه لیلی هاومجنون هاکه میمیرند
خون بهای این دل های شکسته راچه کسی میدهد
بازدلتنگی امانم راگرفته میخواهم برایت بنویسم
قرارنیست حرف هایم برای همیشه پنهان باشند وکسی نداند
توبایدبخوانی وبیقراری ام رابفهمی
بدانی که چندجای این نامه بااشک هایم خیس شد
اشک هام چندواژه راپنهان کرد
بفهمی که دوست داشتن چقدرسخت وعشق چه دردبزرگی است
وچه اندازه این دوست داشتن پیرم کرد
برایت مینویسم
برای روزی که توهم دلتنگم خواهی شد
دلتنگ عاشقانه هایم
دلتنگ روزهایی که قدرندانستی
دلتنگ عشقی که به سخره گرفتی ...
برایت مینویسم
برای روزی که هزاربارپشت پنجره رفته باشی
وهزار قاصدک رابوسیده باشی
برای روزی که به هوای هرصدای پایی تادم در دویده باشی
وبابغضی سنگین درانتظارم نشسته باشی
برای شب هایی که درتمام فال های حافظ هم خبری ازآمدنم نباشد
توفکرمی کنی آن روزچند وقت دیگراست؟
آن روزچقدر ازهم دورشده باشیم؟
ساعت هابه این می اندیشم که چرازنده ام هنوز
مگه نگفته بودم بی تــو میمیرم
خدایادش رفته است مرابکشد
یاتــو قراراست برگردی؟
هنوز زوداست
برای توکه ازحال دلم غافلی زوداست
نبایدبفهمی که این روزهاچقدردلتنگتم
نبایدبفهمی که قدم هایم هرروز پیر و پیرترمیشوند
وهرروزسایه ام کمرش خم وخم ترمیشود!
این روزهابرای گریستن دیگر باران را بهانه نمیکنم
برای بیقراری ام سراغ پنجره هانمیروم
وقتی قاصدکی روی شانه ام می نشیند دیگر ازتوخبری نمیگیرم
تودانسته نشانی ام راگم کرده ای
به بادفراموشی سپردی
بعدتوتمامی نیمکت هابرایم بوی تنهایی میدهند
هرروز انتظارت رامیکشم ...
زل میزنم به هرقطاری که میگذرد
به دست هایی که توی هوا تکان میخورند
به بوسه هایی که میان دودگم میشوند
خوش به حال قطارهاهمیشه میرسند
امامن هیچ وقت به تونرسیدم
هیچ وقت ...
تمام زندگی ام فاصله شدباتــو
فاصله ای که خالقش تو شدی...
این دلنوشته ام باشدبرای روزی که دلتنگم شدی
دلتنگ کسی که باهمه وجودش"عاشقت"بود …
⛔️کپی ممنوع⛔️
پیج اینستاگرام
⇩⇩⇩
https://instagram.com/aeineh_doost?igshid=YmMyMTA2M2Y=
۶۹.۱k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱