'
فرق کردم. برعکس قدیما دیگه داد و بیداد نمیکنم. احتمالا اون آدمی که زود عصبانی میشد و همهی دنیا رو میذاشت رو سرش و دو ساعت بعدشم انگار نه انگار دیگه زنده نیست! فرق کردم. توو اعصاب خوردیا آرومم. توو صف نونوایی دیگه عجله ندارم. ترافیک دیگه برام اذیت کننده نیست. بد رفتاریه آدما با آدما، آدما با خودشون و آدما با خودم دیگه برام اهمیتی نداره. چایی اگه گرم باشه میخورم، سرد باشه میخورم. لباسم اگه اتو کشیده باشه میپوشم، نباشه میپوشم. خیلی فرق کردم. احتمالا تغییر کردم. ول کردم همه چیو به امون خدا که فقط بگذره و بگذره و تموم شه و خاموش شه تا بالاخره راحت شه. ایشالا که راحت میشه. احتمالا اگه بگذره راحت میشم. اگه خاموش شه راحت میشم. اگه تموم شه راحت میشم. ایشالا که تموم میشه. احتمالا توام راحت میشی. اون موقع دیگه منی وجود نداره که آروم بودن و بیحال بودن و گوشه گیر بودنه همیشگیش بره رو مخت. اینجوری بهتره. بالاخره توام باید زندگی کنی دیگه. نمیشه که همیشه برعکس باشه! مگه نه..؟!
۴.۵k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.