عشق نه من از عشق متنفر شدم عشق من رو نابود کرد من ...

عشق ؟! نه من از عشق متنفر شدم عشق من رو نابود کرد من خاکستر شدم درد عشق انقدر من رو کوبوند زمین که دیگه نتونستم بلند شم
من هیچوقت از عشق لذت نبردم عشق باید شیرین باشه عشق من تلخ بود زهر مار بود
عشق من من رو نابود کرد خورد کرد عشق من من رو رها کرد عشق من درد رو توی وجودم ریخت عشق من یادم داد عاشق نشم عشق من من رو کشت و تموم کرد
من شب و روز داشتم بهش فکر می کردم با اینکه برای اون اصن مهم نبودم من مدت ها درگیر دردی بودم که از طرفش برام یادگاری مونده بود هیچ چیز من رو آروم نکرد من هیچوقت از دردش رها نشدم
من تموم زندگیم رو براش دادم ولی..عشق من براش کافی نبود من براش کافی نبودم اون منو نمی خواست چیکار می تونستم بکنم غیر اینکه فقط بشینم و نگاه کنم چجوری دارم نابود میشم... :)
.
.
.
لایک و فالو یادت نره خوشگله :)
دیدگاه ها (۰)

🎀🛐

the other side of the world

تموم شد..

چرا من؟ چرا من باید این همه سختی رو تحمل کنم؟ آخه این انصافه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط