☕
☕
یک میز رزرو کرده ام
در گوشه دنج کافه قدیمی
قطرات باران با ریتم ملایمی بر روی شیشه می کوبد
و اینجا
موسیقی
به جای من سکوت را می شکند
خیلی وقت است نخ و سوزن به دست
گوشه کافه
تکه پاره های روحم را بخیه میزنم
روح نخ نما شده ی من
شب های بارانی
هوس خیابان گردی دارد
زیر نور ماه
مه و ابر و باران
و سکوت کوچه
که با صدای تو شکسته خواهد شد....
یک میز رزرو کرده ام
در گوشه دنج کافه قدیمی
قطرات باران با ریتم ملایمی بر روی شیشه می کوبد
و اینجا
موسیقی
به جای من سکوت را می شکند
خیلی وقت است نخ و سوزن به دست
گوشه کافه
تکه پاره های روحم را بخیه میزنم
روح نخ نما شده ی من
شب های بارانی
هوس خیابان گردی دارد
زیر نور ماه
مه و ابر و باران
و سکوت کوچه
که با صدای تو شکسته خواهد شد....
۱.۵k
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.