دل به دریای هر چه باداباد قایقم را به بادها دادم
دل به دریای هر چه باداباد قایقم را به بادها دادم
ناگزیز ار گریز از ماندن
توی شیب مسیر افتادن
بادبان پاره عرشه بی سکان
قایقم رفت و قبل ساحل مرد
پیکرش داشت وقت جان کندن
روی گل ها تلو تلو می خورد
دستم از هرچه هست کوتاه است
از جهان قایقی به گل دارم
بشنو ای شاه گوش ماهی ها
دل اگر نیست درد و دل دارم
چشم واکردم از تو بنویسم
لای در باز و باد می آمد
از مسیری که رفته بودی داشت
موجی از انجماد می آمد
با زبان ،با نگاه ،با رفتن، زخم جز زخم های کاری نیست
پای اگر بود پای رفتن بود
دست اگر هست دست یاری نیست
از کمرگاه چله ها رفتند
از پی تیرها نباید گشت
چشم بردار علیرضا بس کن
از کمان رفته بر نخواهد گشت
آسمان هیچ سربلندی بود
از صعودی که نیست افتادم
لااقل با تو بال واکردم
زندگی را اگر هدر دادم
#علیرضا_آذر
ناگزیز ار گریز از ماندن
توی شیب مسیر افتادن
بادبان پاره عرشه بی سکان
قایقم رفت و قبل ساحل مرد
پیکرش داشت وقت جان کندن
روی گل ها تلو تلو می خورد
دستم از هرچه هست کوتاه است
از جهان قایقی به گل دارم
بشنو ای شاه گوش ماهی ها
دل اگر نیست درد و دل دارم
چشم واکردم از تو بنویسم
لای در باز و باد می آمد
از مسیری که رفته بودی داشت
موجی از انجماد می آمد
با زبان ،با نگاه ،با رفتن، زخم جز زخم های کاری نیست
پای اگر بود پای رفتن بود
دست اگر هست دست یاری نیست
از کمرگاه چله ها رفتند
از پی تیرها نباید گشت
چشم بردار علیرضا بس کن
از کمان رفته بر نخواهد گشت
آسمان هیچ سربلندی بود
از صعودی که نیست افتادم
لااقل با تو بال واکردم
زندگی را اگر هدر دادم
#علیرضا_آذر
۹۲.۲k
۱۱ تیر ۱۴۰۰