دیگه همانی که آمده بود حرم نبود
دیگه همانی که آمده بود حرم، نبود!
زخمهایش ترمیم شده بود و دلش آرام.
از رد اشک اثری نبود!
انگار دستِ حیاتبخشی به روی
قلبش کشیده شده بود.
نفسش جان گرفته بود.
گریه جایش را به لبخند داده بود.
از حرم امام رئوف خارج میشد
در حالی که همانی نبود که وارد شده بود.
انگار دوباره از نو جوانه زده بود
زخمهایش ترمیم شده بود و دلش آرام.
از رد اشک اثری نبود!
انگار دستِ حیاتبخشی به روی
قلبش کشیده شده بود.
نفسش جان گرفته بود.
گریه جایش را به لبخند داده بود.
از حرم امام رئوف خارج میشد
در حالی که همانی نبود که وارد شده بود.
انگار دوباره از نو جوانه زده بود
- ۱۲.۲k
- ۱۲ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط