اولش یکم سخته
اولش یکم سخته
کم کم اما عادت میکنی،
به صبح هایی که به محض باز شدن چشمات نخواد به کسی صبح بخیر بگی!
عادت میکنی به کسیو نداشتن واسه خریدن نازت...
یاد میگیری خیلیا ممکنه بیان، ولی آخرش بجز خودت هیچکی برات نمیمونه...
خودتو غرق کار میکنی
غرق درس
غرق زندگی
میترسی که نکنه یکوقت بیکار بشی و یادت بیاد چقدر تنهایی
چقدر دنیات خالیه...
چقدر هیچکس نیست!
ولی میدونی...
مهم اینه، بلاخره عادت میکنی
بلاخره یک روز میاد که زندگی هرچی مُشت میزنه تو دیگه دردت نمیاد!
فقط بهش لبخند میزنی...
کم کم اما عادت میکنی،
به صبح هایی که به محض باز شدن چشمات نخواد به کسی صبح بخیر بگی!
عادت میکنی به کسیو نداشتن واسه خریدن نازت...
یاد میگیری خیلیا ممکنه بیان، ولی آخرش بجز خودت هیچکی برات نمیمونه...
خودتو غرق کار میکنی
غرق درس
غرق زندگی
میترسی که نکنه یکوقت بیکار بشی و یادت بیاد چقدر تنهایی
چقدر دنیات خالیه...
چقدر هیچکس نیست!
ولی میدونی...
مهم اینه، بلاخره عادت میکنی
بلاخره یک روز میاد که زندگی هرچی مُشت میزنه تو دیگه دردت نمیاد!
فقط بهش لبخند میزنی...
۳.۳k
۰۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.