گفتم: بالاخره که فراموشش می کنی...
گفتم: بالاخره که فراموشش می کنی...
اینجوری نمی مونه...
نفس عمیقی کشید و گفت:
یادِ بعضی آدما هیچوقت تمومی نداره؛
با اینکه نیستن، با اینکه رفتن،
ولی هیچ وقت خاطره شون تموم نمیشه
گفتم: ولی همین که نیستش، کم کم همه چی تموم میشه...
گفت: بودن بعضی از آدما، تازه از نبودنشون شروع میشه ...
اینجوری نمی مونه...
نفس عمیقی کشید و گفت:
یادِ بعضی آدما هیچوقت تمومی نداره؛
با اینکه نیستن، با اینکه رفتن،
ولی هیچ وقت خاطره شون تموم نمیشه
گفتم: ولی همین که نیستش، کم کم همه چی تموم میشه...
گفت: بودن بعضی از آدما، تازه از نبودنشون شروع میشه ...
۳.۷k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲