بعضی،
بعضی،
اشکها هستند،
که بی بهانه نصف شبی آدمو آروم می کنه،
اما امان از شبهایی که اشک هم،
آرومت نمی کنه،
تو چه می فهمی از روزگارم،،،
از دلتنگی هایم،
که گاهی فقط به خدا التماس میکنم،
خوابت رو ببینم،
عزیز راه دورم،
سالها گذشت و من عشقم نسبت به تو،
مثل روزهای اول همچنان شعله ور است،
اما عزیز دلم تو خودت را برای این
روزهایم،
برای بی وفایی هایت،
برای شکستن عهدت و زیر پا گذاشتن قولت،
برای گریه های شبانه ام،
برای تنهایی دلم،
خواهی بخشید؟؟؟
نمی دانم؟؟
ولی من با تمام این همه درد انتظار و
دلتنگی،،،،،،
ترا بخشیده ام،
و هنوز یک لحظه دیدنت را
آرزومندم،
ماه قشنگم 😢😢💔💔
اشکها هستند،
که بی بهانه نصف شبی آدمو آروم می کنه،
اما امان از شبهایی که اشک هم،
آرومت نمی کنه،
تو چه می فهمی از روزگارم،،،
از دلتنگی هایم،
که گاهی فقط به خدا التماس میکنم،
خوابت رو ببینم،
عزیز راه دورم،
سالها گذشت و من عشقم نسبت به تو،
مثل روزهای اول همچنان شعله ور است،
اما عزیز دلم تو خودت را برای این
روزهایم،
برای بی وفایی هایت،
برای شکستن عهدت و زیر پا گذاشتن قولت،
برای گریه های شبانه ام،
برای تنهایی دلم،
خواهی بخشید؟؟؟
نمی دانم؟؟
ولی من با تمام این همه درد انتظار و
دلتنگی،،،،،،
ترا بخشیده ام،
و هنوز یک لحظه دیدنت را
آرزومندم،
ماه قشنگم 😢😢💔💔
۶.۴k
۱۹ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.