ساکنان دریا پس از مدتی

ساکنان دریا پس از مدتی ،
دیگر صدای امواج را نمی شنوند !
چه تلخ است قصه ی عادت ...
دیدگاه ها (۰)

‏بعضی از آدما یه کارایی میکنن که تو نه ازشون ناراحت میشی نه ...

دلخوشم با غزلی تازه همینم کافیست تو مرا باز رساندی به یقینم ...

شانه ات را دیر آوردی سرم را باد بردخشت خشت و آجر آجر پیکرم ر...

اگه یه روز گم شدم؛ توی روزای بارونی، کافه های چوبی، کتاب فرو...

تواگه گل بودی می‌شدی رز.اگه ‌نیاز بودی می‌شدی بغل.اگه بو بود...

و دیگر جوان نمیشومنه به وعده ی عشق ونه به وعده ی چشمان تو !و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط