ما که با جمعه کاری نداریم
ما که با جمعه کاری نداریم
حرفی نداریم
درد و دلی نداریم
ما را چه به جمعه
اصلا ما رفاقتی با این جمعه لعنتی نداریم
از کجا آمده که هر هفته، به اجبار
سایه سنگینش را بر ساعات عمرمان می گستراند
به جمعه چه مربوط ما با که خاطره داریم
می آیدُ دست تمام خاطرات خاک خورده مان
که در گنجه قایم کرده ایم را می گیرد و آهسته جلوی چشمانمان می آورد
دلتنگمان می کند
اصلا این جمعه کیست که مدام بر احوالات ما شبیخون می زند
به گمانم او هم گمشده ای دارد
دلتنگ است
از غروبش کاملا پیداست
کاش زودتر معشوقه اش را بیابد
شاید دست از سر دل ما بردارد
ما از جمعه چیزی نمی خواهیم
جز اینکه کمی مهربان تر باشد
کاش جمعه آنقدر خوب بود
تا مانند یک دوست صمیمی
واژه هایمان را در دامنش می تکاندیم
جمعه جان بیا کمی حرف های مردانه ی خودمانی بزنیم
میدانی انقدر بد بودن ک حاصلی ندارد
جز داغ دار کردن سینه های دلتنگ
بیا کمی خوب باش، کمی مهربان
خدا را چه دیدی شاید ب مزاج خودت هم خوش آمد...
حرفی نداریم
درد و دلی نداریم
ما را چه به جمعه
اصلا ما رفاقتی با این جمعه لعنتی نداریم
از کجا آمده که هر هفته، به اجبار
سایه سنگینش را بر ساعات عمرمان می گستراند
به جمعه چه مربوط ما با که خاطره داریم
می آیدُ دست تمام خاطرات خاک خورده مان
که در گنجه قایم کرده ایم را می گیرد و آهسته جلوی چشمانمان می آورد
دلتنگمان می کند
اصلا این جمعه کیست که مدام بر احوالات ما شبیخون می زند
به گمانم او هم گمشده ای دارد
دلتنگ است
از غروبش کاملا پیداست
کاش زودتر معشوقه اش را بیابد
شاید دست از سر دل ما بردارد
ما از جمعه چیزی نمی خواهیم
جز اینکه کمی مهربان تر باشد
کاش جمعه آنقدر خوب بود
تا مانند یک دوست صمیمی
واژه هایمان را در دامنش می تکاندیم
جمعه جان بیا کمی حرف های مردانه ی خودمانی بزنیم
میدانی انقدر بد بودن ک حاصلی ندارد
جز داغ دار کردن سینه های دلتنگ
بیا کمی خوب باش، کمی مهربان
خدا را چه دیدی شاید ب مزاج خودت هم خوش آمد...
۱۶.۷k
۲۴ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.