مگر می شود؛
مگر میشود؛
صدایم کنی و برگهایِ پاییزی
به آغوش درخت باز نگردند ...؟؟!
مگر میشود؛
نگاهت کنم و زمین بر آسمان نبارد ...؟!
بیا بیشتر عاشق هم باشیم
تا شب سُرمهیِ عشق را به
چشمانش بکشد..
تا ماه موهایِ خورشید را
تویِ آیینهیِ صبح ببافد..
تا بهار رویِ زخمهای پاییز
شکوفه بپاشد..
بیا بیشتر عاشق هم باشیم
بیا نظمِ جهان را به هم بزنیم ...!
صدایم کنی و برگهایِ پاییزی
به آغوش درخت باز نگردند ...؟؟!
مگر میشود؛
نگاهت کنم و زمین بر آسمان نبارد ...؟!
بیا بیشتر عاشق هم باشیم
تا شب سُرمهیِ عشق را به
چشمانش بکشد..
تا ماه موهایِ خورشید را
تویِ آیینهیِ صبح ببافد..
تا بهار رویِ زخمهای پاییز
شکوفه بپاشد..
بیا بیشتر عاشق هم باشیم
بیا نظمِ جهان را به هم بزنیم ...!
۴.۰k
۰۳ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.