سلام بر تو به همه سلام ها

جانم
جان‌جانانم
جانم



از خانه امام دوید بیرون.
سوار اسبش شد و یک راست رفت دارالحکومه.
پشت در از اسب پرید پایین.
نگهبان ها را کنار زد و رفت تو.
صدایش توی کاخ پیچید:"دیدمش!خانه‌ی برادرم حسن.همه دیدند.یک بچه پنج ساله... ."
راه افتادند.سواره و پیاده.خانه را زیرو رو کردند.نبود در عوض نرجس را بردند .

سلام بر تو هنگامی‌که بر می‌خیزی،
سلام بر تو زمانی که می‌نشینی،
سلام بر تو وقتی که می‌خوانی و بیان می‌کنی،
سلام بر تو هنگامی‌که نماز می‌خوانی و قنوت بجا می‌آوری،
سلام بر تو زمانی که رکوع و سجود می‌نمایی،
سلام بر تو وقتی که تهلیل و تکبیر می‌گویی سلام بر تو هنگامی که سپاس و استغفار می‌نمایی؛
سلام بر تو زمانی که صبح و شام می‌کنی،
سلام بر تو در شب هنگامی‌که می‌پوشاند و در روز وقتی‌که آشکار می‌شود،
سلام بر تو ای پیشوای امین،
سلام بر تو ای پیش نهاده‌ی آرزو شده، سلام بر تو به همه سلام‌ها،
#امام_زمانم_ارواحنا_له_الفدا

#اللّهُمَّ_عَجِّل_لِولیِّکَ_الفَرَج