اینو فیک تک پارتی شو توی روبیکا خوندم
اینو فیک تک پارتی شو توی روبیکا خوندم
قضیه از این قراره که کوک به قلبش تیر میخوره و باید پیوند قلبی با گروه خونی خودش بشه
از اون طرف هم تهیونگ میگه گروه خونی خودم و بگیرید من به جونکوکیم قلبمو میدم
و گروه خونیه تهیونگ هم بهش میخورد و خب تهیونگ رفت قلبشو اهدا کرد به کوک
و وقتی کوک بلند شد دید تهیونگ نیست و دکتر بهش گفت که قلبشو اهدا کرد به شما
و تهیونگ هم ی نامه داده بود بهش کلا خیلی غم انگیز بود جوری خودمم اشکم درومد
و بعد فکر کنم چهار سال کوک هم گفت میخوام بیام پیشت تهیونگیم و خب کوک خودشو میکشه و میره پیش تهیونگ و تو اون دنیا دوباره تهیونگ و که به شکل فرشته درومدرو میبینه تهیونگ داد میزنم میگه بلخره اومدی پیشم
و همینجوری تا سال های سال بعد سنگ قبر اون دوتا تبدیل شد به جایی که هرکس از اونجا رد میشد داستان عشق این دوتا رو بازگو میکردن عشق اون دونفر پرستیدنی بود :)
قضیه از این قراره که کوک به قلبش تیر میخوره و باید پیوند قلبی با گروه خونی خودش بشه
از اون طرف هم تهیونگ میگه گروه خونی خودم و بگیرید من به جونکوکیم قلبمو میدم
و گروه خونیه تهیونگ هم بهش میخورد و خب تهیونگ رفت قلبشو اهدا کرد به کوک
و وقتی کوک بلند شد دید تهیونگ نیست و دکتر بهش گفت که قلبشو اهدا کرد به شما
و تهیونگ هم ی نامه داده بود بهش کلا خیلی غم انگیز بود جوری خودمم اشکم درومد
و بعد فکر کنم چهار سال کوک هم گفت میخوام بیام پیشت تهیونگیم و خب کوک خودشو میکشه و میره پیش تهیونگ و تو اون دنیا دوباره تهیونگ و که به شکل فرشته درومدرو میبینه تهیونگ داد میزنم میگه بلخره اومدی پیشم
و همینجوری تا سال های سال بعد سنگ قبر اون دوتا تبدیل شد به جایی که هرکس از اونجا رد میشد داستان عشق این دوتا رو بازگو میکردن عشق اون دونفر پرستیدنی بود :)
۵.۰k
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.