وقتی بین بچه هاش فرق میزاشت

وقتی بین بچه هاش فرق میزاشت
#درخواستی

دکتر:حال دخترتون خوبه ولی الان بیهوشن

جونگکوک:ممنونم

رفتم یه سر به سنا زدم من با دختر کوچولوم چیکار کردم دیدم خوابیده رفتم پیش ا.ت دیدم پرستارا بازم دارن بهش ارامش بخش تزریق میکنن

جونگکوک:صبر کنین بسه

ا.ت:جونگکوکککک بچمممم(داد)

جونگکوک:ا.ت اروم باش اون حالش خوبه

ا.ت:(اروم شد )می خوام ببنمش

جونگکوک:باشه بیا بریم

کمکش کردم بیاد ا.ت بدجور بهم ریخته بود رفتیم اتاقش که دیدم بهوش اومده ا.ت سریع دویید سمتش

ا.ت:سنا سنا مامان حالت خوبه(گریه)

سنا:اره مامانی گریه نکن

جونگکوک:سنا عزیزم من واقعا متاسفم که باهات بد رفتاری کردم

سنا:اشکال نداره بابایی بیا بغلم

(پرش زمانی به دوهفته بعد)

دال:سنا کجاییی پیدات کردم بردممم

سنا:نه هنوز بابا رو پیدا نکردی....

ویو ا.ت
جونگکوک الان با سنا خوب شده و الان یه خانواده شادیم جونگکوک دیگه بین بچه هاش فرق نمیزاره من از این موضوع خیلی خوشحالم .......پایان

(تموم شد میدونم چرت بود ببخشید اگه خوشتون نیومد کیوتا💞💗💓💕)
دیدگاه ها (۵۱)

سلام کیوتام من دیگه نمیخوام فیک بنویسم با اینکه اسمات نیست و...

وقتی بین بچه هاش فرق میزاشت#درخواستیبعد از اینکه گوشیرو قطع ...

وقتی بین بچه هاش فرق میزاشت#درخواستیویو ا.تجونگکوک:سنا من به...

پارت ۲ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط