جبهه مقاومت در انبوه دشمن بروایت تصویر

فرمود پیغمبر: «علی جان! یا علی! برخیز»
خندید، بند از دست‌های شیر حق وا شد

شمع شهادت شعله‌ور بود و خدا می‌دید
پروانه در آتش بدون هیچ پروا شد

برقی زد آهن، پاره شد بند دل دشمن
تا تیغه‌های ذوالفقار از دور پیدا شد

تا انعکاس صورتش بر ذوالفقار افتاد
ابرو گره زد تیغ روی تیغ زیبا شد

مثل عقابی در نگاه عَمرو می‌چرخید
فرصت برای تیز پروازی مهیا شد

اینک رجزها تن به لالی داده بودند و
طوفانی از نام علی در دشت برپا شد

اعجاز یعنی ضربهٔ دست علی آن روز
دشمن اگر که رود، او مانند موسی شد

تا لا فتی الّا علی را آسمان می‌خواند
لا سیف الّا ذوالفقار این گونه معنا شد

در وصف این ضربت خدا حتی غزل دارد
آری علی با ضربتی عالی اعلا شد

*مثل بت آن کوه آهن بر زمین افتاده بود

*کفر بر پای امیر المومنین افتاده بود ...

🔅قسمت پایانی شعر خندق قاسم صرافان *بیت آخر هم از شعر دیگه ایشون

💥اما گروه کوسه ها :

سر تیم : ایران
سمت راست : حزب الله لبنان
سمت چپ : حشدالشعبی عراق
پشت سر : انصار الله یمن

بقیه هم یا جلو فرستاده شدن یا عقبه رو دارن 😍😂🇮🇷

👤 محسن محمدی
دیدگاه ها (۲)

فقط فرومایگان به قهرمانان خود سنگ میزنند

کار ما دادن جان مثل سلیمانی هاست ...

✅ کامل ببینید تا جیگرتون حال بیاد ...

✅ تا هستی و هستیم واهمه ای نیست ...

یک بغل شکوفه ی گیلاس

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط