خانه

مطالب جدید

مطالب محبوب

عربي

دانلود اپلیکیشن

وبلاگ

سوالات متداول

درباره ما

قوانین

دسته بندی ها

یادمه یه روز که ناراحت بودم واسه اینکه بقیه ناراحت نشن تظ

یادمه یه روز که ناراحت بودم واسه اینکه بقیه ناراحت نشن تظاهر کردم خوشحالم، اون یه روز شد دو روز، شد یه هفته، یه ماه، یه سال و عادت کردم..!

۲.۹k

۱۸ دی ۱۴۰۲

دیدگاه ها (۱)

هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.

امروز این جملات بوکوفسکی رو خوندم و به فکر فرو رفتم،میگه

امروز این جملات بوکوفسکی رو خوندم و به فکر فرو رفتم،میگه

داخل آینه نگاه میکنم و تنها چیزی که میبینم درده در قالب ی

داخل آینه نگاه میکنم و تنها چیزی که میبینم درده در قالب ی

يه وقتایی خودتم نميدوني چي ميخواي! كيو ميخواي؟

يه وقتایی خودتم نميدوني چي ميخواي! كيو ميخواي؟

تا میخوای فراموش کنی؛

تا میخوای فراموش کنی؛

و من پس از قرن ها،سال ها،ماه ها،هفته ها،روز ها و ساعت ها

و من پس از قرن ها،سال ها،ماه ها،هفته ها،روز ها و ساعت ها

mohammadi.taraneh92

پدرش آمد خواهش و فلان کرد موند

پدرش آمد خواهش و فلان کرد موند

این متن برا اون کسیه که مطمئنم اینو میخونه پس اولا به خود

این متن برا اون کسیه که مطمئنم اینو میخونه پس اولا به خود

اصلا خوب نشد ^^`

اصلا خوب نشد ^^`

mdbsh

🎀🌚____𝑁𝐴𝑀𝑅𝐴____🔪💀

🎀🌚𝑁𝐴𝑀𝑅𝐴🔪💀

یکی از هم خدمتی های جیمین و جونگکوک از خاطراتش باهاشون گف

یکی از هم خدمتی های جیمین و جونگکوک از خاطراتش باهاشون گف

یکی از هم خدمتی های جیمین و جونگکوک از خاطراتش باهاشون گف

یکی از هم خدمتی های جیمین و جونگکوک از خاطراتش باهاشون گف

.یکی از هم خدمتی های جیمین و جونگکوک از خاطراتش باهاشون گ

.یکی از هم خدمتی های جیمین و جونگکوک از خاطراتش باهاشون گ

تجـربه های ما و تاثـیراتی که توی زندگیـمون میزارن اونقـدر

تجـربه های ما و تاثـیراتی که توی زندگیـمون میزارن اونقـدر

نصب برنامه ویسگون