پست اخر
الان که دارم اینو مینویسم کاملا بی حسم، ولی دیروز یادمه خیلی بی قراری میکردم، دلم بد جوری واسه کسی که تاحالا ندیده بودمش تنگ شده بود، هیچ راهی نبود نه میشد زنگ بزنم بگم بیا فلانجا ببینمت نه میشد یواشکی برم از دور ببینمش، رفتم ی جای بلند دور از همه نشستم تنهاییو هی سیگار کشیدمو گریه کردم، همش با خودم میگفتم چقدبده که دلم گیر ادمی شده که ندیدمش و کلی ازم دوره، چیمیشد تو همین شهر میبود مگه کم ادم تو همین شهره، چرا باید خدا اونو بیاره تو زندگیم و بعدشم هیچی به هیچی... بدترش اینکه اون ادم دیگه منو نمیخواد، و منم جز اون هیچکس دیگه به چشمم نمیاد:)
#پست_آخر
از وقتی اومدم ویس با خیلیا دوست شدم خیلیا رفتن خیلیا موندن بعضیا سرد شدن و بعضیام رفیق نیمه راه بودن و من به یاد تک تک اونا این پست رو میزارم که بدونین همتون تو قلبم جا دارین به امید روزی که خبر موفقیت تک تکتون بگوشم برسه خدا نگهدار...
فرشاد...
#فاطمه#تارا#رها#حدیث#امیر#احمدرضا#نیما#آتنا#محمد#آیدا
#بوقت_آخرین_پست21:39
#پست_آخر
از وقتی اومدم ویس با خیلیا دوست شدم خیلیا رفتن خیلیا موندن بعضیا سرد شدن و بعضیام رفیق نیمه راه بودن و من به یاد تک تک اونا این پست رو میزارم که بدونین همتون تو قلبم جا دارین به امید روزی که خبر موفقیت تک تکتون بگوشم برسه خدا نگهدار...
فرشاد...
#فاطمه#تارا#رها#حدیث#امیر#احمدرضا#نیما#آتنا#محمد#آیدا
#بوقت_آخرین_پست21:39
۷.۴k
۲۰ خرداد ۱۴۰۲