My vampire partner part : ۶۸

چشمان خون آشام دور اتاق چرخید.
_ یه معشوق میخوای؟ میدونم نمیتونی دروغ بگی پس اگه بهم بگی نمیخوای دستمو برمیدارم
+ بس كن...
با عصبانیت سرخ شد
نامیرایی که با هر تغییر سرخ میشود باور نکرد نیست
_ تو یه مرد توی تختت میخوای؟
دستش بالا تر را نوازش کرد تا وقتی که به حریر ابریشمی اش رسید
جیمین زیر لب هیسی کشید.
+ باشه!
با لحن سرگردانی گفت.
بهت میگم یه مرد و توی تختم میخوام ولی هرگز تو اون مرد نخواهی بود
_ چرا من نباشم؟
+ م.. من در مورد نژادت شنیدم میدونم شما درنده و بیفکرین چنگ میزنینو مثل حیوانات گاز میگیرین
_ چه اشکالی داره؟
وقتی دوباره همان صدای ناامیدانه را در آورد جیمین گفت
_ این زن ها هستن که چنگ میزننو اکثرا گاز میگیرن که نباید برای شما خون آشام ها خیلی جدید باشه
با این حرف صورت خون آشام سرد شد
+ مرد بعدی که به تختم میبرم برای چیزی که هستم منو میپذیره بخاطر جوری که مجبورم برای زنده موندن تغذیه کنم با انزجار به من نگاه نمیکنه مردیو میخوام که تلاش کنه منو آروم و راضی کنه نه برعکسش که معنیش اینه که از شب اول خودتو از این رقابت محروم کردی
در حالی که جیمین دستش را برمیداشت فکر میکرد که او نمیفهمد
سرنوشت آنها را اینطور کنار هم قرار داده بود
او با یک خون آشام گیر افتاده که بدان معناست که دیگر هیچ رقیبی برای هیچکدام از آنها وجود نخواهد داشت
وقتی غذا رسيد جیمین مشغول عشقبازی آرام ولذت بخشی با غذایش شد
هر لقمه را با چنان لذتی میخورد که اِما تقریبا دلش میخواست بجای وانمود کردن واقعا آن را بخورد
در پایان اما مجبور شد بپذیرد که هر چند که شامشان پر از ظرف های خالی شده بود ولی ناخوشایند نبود
وقتی پیشخدمت بشقاب هایشان را تمیز کرد اِما دید که زنی در میز کناری اش عذر خواست تا به سرویس بهداشتی برود
این کاری بود که زنان انسان انجام میدادند.
وقتی غذا تمام میشد کیفشان را روی پاهایشان میگذاشتند آنرا بر میداشتند، سپس به سرویس بهداشتی میرفتند تا رژ لبشان را دوباره بزنند و دندانهایشان را چک کنند
طبق همان باید تظاهر میکرد ولی او کیف نداشت
وقتی یک لیکای وحشی او را روی زمین گل آلود پرت کرد کیفش خراب شد
اِما اخم کرد و تکانی خورد تا بایستد
+ میرم به سرویس بهداشتی
_ نه
جیمین پایش را جلوی راه او گذاشت که باعث شد دوباره بنشیند
+ ببخشید؟
_ چرا میخوای همچین کاری بکنی؟ میدونم که همچین نیاز هایی نداری
از خجالت خشمگین شد
+ ت...تو هیچی در مورد من نمیدونی و م نمیدونی و من میخوام میدونی همینطورهم بمونه

های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما روح نباشید
دیدگاه ها (۵)

My vampire partner part : ۶۹

My vampire partner part : ۷۰

My vampire partner part : ۶۷

My vampire partner part : ۶۶

#𝐖𝐡𝐲_𝐡𝐢𝐦𝐏𝐚𝐫𝐭:𝟔𝟔تهیونگ:خودم میدونم.آنالی:درو باز کن دیگه.تهیو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط