به سفر رفتهٔ من از آغوش
به سفر رفتهٔ من از آغوش
سر هر کوچه که رفتم،
تکههای پیرهنت را لای آجرها
خانه به خانه جا گذاشتم
شهر را میگردم،
تو همه چیز را بردی
اما بویت را گوشههای شهر پیدا میکنم.
خودم برای خودم، خاطره میسازم از تو...
تو حالا جنون شدی در من!
#پناه_سازگار
0
سر هر کوچه که رفتم،
تکههای پیرهنت را لای آجرها
خانه به خانه جا گذاشتم
شهر را میگردم،
تو همه چیز را بردی
اما بویت را گوشههای شهر پیدا میکنم.
خودم برای خودم، خاطره میسازم از تو...
تو حالا جنون شدی در من!
#پناه_سازگار
0
۱۱.۸k
۲۶ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.