با خبر هستی که نگاهم بی قرار چشم توست
با خبر هستی که نگاهم بی قرار چشم توست
عاشق دیوانه ات چشم انتظار چشم توست
اختیار قلب من دیگر زدستم رفته است
از زمان دیدنت در اختیار چشم توست
حاصل عشق تو شد فاصله ی اجباری
شب یک همدم وتنها ومن و بیداری
شانه ای نیست که برآن بنهم بار غمت
شب شد ودیده ی خویش و غم تکراری
گفتم ای یار بمان بی تو خزان دلگیر است
گفتی اما تو که از بودن من بیزاری
کاش در لحظه ی آخر تو به من میگفتی
رفت دست تقدیر است به غم آن ناچاری
گله ی نیست شدم گوشه نشین غم تکراری
میکند دیده تر این دلم غم خواری
عاشق دیوانه ات چشم انتظار چشم توست
اختیار قلب من دیگر زدستم رفته است
از زمان دیدنت در اختیار چشم توست
حاصل عشق تو شد فاصله ی اجباری
شب یک همدم وتنها ومن و بیداری
شانه ای نیست که برآن بنهم بار غمت
شب شد ودیده ی خویش و غم تکراری
گفتم ای یار بمان بی تو خزان دلگیر است
گفتی اما تو که از بودن من بیزاری
کاش در لحظه ی آخر تو به من میگفتی
رفت دست تقدیر است به غم آن ناچاری
گله ی نیست شدم گوشه نشین غم تکراری
میکند دیده تر این دلم غم خواری
۳.۶k
۰۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.