وقتی که شانه هايم
وقتی که شانه هايم
در زير بار حادثه می خواست بشکند
يک لحظه
از خيال پريشان من گذشت:
"بر شانه های تو..."
بر شانه های تو
می شد اگر سری بگذارم.
وين بغض درد را
از تنگنای سينه برآرم
به های های
آن جان پناه مهر
شايد که می توانست
از بار اين مصيبت سنگين
آسوده ام کند.
#فریدون_مشیری
#ستایش_قلب_سربی
#عاشقانه #عشقولانه #عشق_جان
#دلتنگی #دلبرانه #خاطرات #تاجیکی
در زير بار حادثه می خواست بشکند
يک لحظه
از خيال پريشان من گذشت:
"بر شانه های تو..."
بر شانه های تو
می شد اگر سری بگذارم.
وين بغض درد را
از تنگنای سينه برآرم
به های های
آن جان پناه مهر
شايد که می توانست
از بار اين مصيبت سنگين
آسوده ام کند.
#فریدون_مشیری
#ستایش_قلب_سربی
#عاشقانه #عشقولانه #عشق_جان
#دلتنگی #دلبرانه #خاطرات #تاجیکی
۲۴.۲k
۲۲ آذر ۱۴۰۲