نور ماه شاهد تمام بوسههای من و تو بود همونطور که آسم

"نورِ ماه شاهد تمام بوسه‌های من و تو بود. همون‌طور که آسمون شب با سکوتش آواز می‌خوند، من و تو زیر نور ماه می‌رقصیدیم. من علاقه‌ای به آشنا شدن با دیگران نداشتم.. دیگران هم علاقه‌ای به آشنا شدن با من نداشتند. اما تو یک‌دفعه از ‌کجا پیدات شد که قلبِ سنگی و خاکستری من رو عاشق خودت کردی؟ من مثل خونه‌ای بودم که مدت‌ها بود زیر آب‌های عمیق اقیانوس غرق شده بود و هیچ‌کس سال‌ها بود که بهش توجهی نداشت؛ برعکس تمامِ نادیده گرفتنا تو مثل یک نجات‌دهنده اومدی و من رو از همه‌ی منجلاب‌های زندگیم نجات دادی. تو این خونه‌ی غرق‌شده رو دوباره به روی آب برگردوندی و گذاشتی دیوار‌های ترک خورده و پوسیده‌ی خونه دوباره نفس بکشه.
اسمِ تو تنها چیزیه که می‌تونم بدون هیچ خجالتی بیانش کنم. وجودِ تو تنها چیزیه که به داشتنش افتخار می‌کنم. حالا که این‌طور مثل خورشید توی زندگی من می‌درخشی من‌ هم می‌خوام داخلِ روح و جسمِ پاک و معصوم تو غرق بشم.
من معتادم؛ معتاد به عطر شیرینِ تن تو، معتاد به کهکشان مشکی رنگِ چشم‌های تو، معتاد به طعمِ نعناع لبای تو، معتاد به آبی‌ترین و از ته‌دل‌ترین لبخند‌هایِ تو، معتاد به وجودِ بی‌نقص تو.. من هر‌ روز، هر‌ ساعت، هر دقیقه و هر ثانیه نسخِ وجود توعم.
بذار به تو اطمینان بدم؛ تا وقتی من این‌جام تو کسی رو داری که بهت بیشترین افتخار رو می‌کنه، تو کسی رو داری که تمام علاقه‌ش متعلق به توعه، تو کسی رو داری که همه‌جوره حمایتت می‌کنه، تو کسی رو داری که موقع ناراحتی‌ها و حال‌بدیات کنارته.. پس به راحتی سرتو روی شونم بذار و خودتو به آغوشم بسپار.. من اینجام، فقط برای تو
@ابدی
دیدگاه ها (۱۰۳)

شب رآ بی ستاره‍ میگذرانم تآ فردآ شب. 𖤐

من اونو بهتر از خودش میشناسم. تک تک حرکاتش رو حفظم، تک تک جم...

مانگا شیاطین خوب پارت ۱

چپتر ۱۴ _ تولد سایه، مرگ نورداخل محفظه شیشه ای.نفس های بریده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط