اتفاقی باور نکردنی در قائمشهر
اتفاقی باور نکردنی در قائمشهر
قسمت خوب ماجرا اینجاست که راننده خودرو پراید توقف می کند و پاکتی را تحویل مغازه دار می دهد ، حین اینکه بر می گردد تا سوار بر خودرو شود ، مغازه دار صدایش می کند و برای چند ثانیه ای مجدد به داخل مغازه می رود ، همین چند ثانیه لازم بود تا این راننده در مسیر برگشت به خودرو توقف کند تا امروز زنده بماند و در کنار خانواده باشد
.
در طی صحبتی که با خانواده ایشان داشتیم جمله زیبایی به زبان آوردند و ان هم این بود : انگار آن لحظه خدا صدایش زد تا چند ثانیه برگردد
گَر نگهدار من آن است که من میدانم
شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد...❤️
🎯 @Farajaleb
قسمت خوب ماجرا اینجاست که راننده خودرو پراید توقف می کند و پاکتی را تحویل مغازه دار می دهد ، حین اینکه بر می گردد تا سوار بر خودرو شود ، مغازه دار صدایش می کند و برای چند ثانیه ای مجدد به داخل مغازه می رود ، همین چند ثانیه لازم بود تا این راننده در مسیر برگشت به خودرو توقف کند تا امروز زنده بماند و در کنار خانواده باشد
.
در طی صحبتی که با خانواده ایشان داشتیم جمله زیبایی به زبان آوردند و ان هم این بود : انگار آن لحظه خدا صدایش زد تا چند ثانیه برگردد
گَر نگهدار من آن است که من میدانم
شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد...❤️
🎯 @Farajaleb
۹۲۴
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.