دردیست درد عاشقی کان را تو حاشا می کنی
دردیست درد عاشقی کان را تو حاشا می کنی
گشتم زه احوالت جوان در قلب ما جا میکنی
در حسرت دیدار تو مٌردیم امشب تا سحر
پس کی تو ای لیلای من قفل دلم وا می کنی
نیک و بد و خرد وکلان دارند هر یک این بیان
عشق تو باشد در نهان آن را تمنّا می کنی
ما را نمودی امتحان هر یک به یک سنگ محک
در حیرتم از لطف تو از چه تو رسوا می کنی
صدقی بخوان شعر دگر باشد تو را چندین هنر
در منتهای لطف خود شعرم تو امضا می کنی...
#عاشقانه
#خاصترین
گشتم زه احوالت جوان در قلب ما جا میکنی
در حسرت دیدار تو مٌردیم امشب تا سحر
پس کی تو ای لیلای من قفل دلم وا می کنی
نیک و بد و خرد وکلان دارند هر یک این بیان
عشق تو باشد در نهان آن را تمنّا می کنی
ما را نمودی امتحان هر یک به یک سنگ محک
در حیرتم از لطف تو از چه تو رسوا می کنی
صدقی بخوان شعر دگر باشد تو را چندین هنر
در منتهای لطف خود شعرم تو امضا می کنی...
#عاشقانه
#خاصترین
۹.۵k
۱۴ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.