به مهری که نفهمیدم چرا دور از احساسم

به مهری که نفهمیدم چرا دور از احساسم
بدستی که نشد بامن یار در چیدن گلها
وان مهمانی که ناخواسته آمد وخود خواسته رفت
این روزها چقدر قشنگ ساز میزنم
دلم هردم شور میزند نکند حرفی بزنم که بروی گرچه آمده بودی که بروی💔💔💔
دیدگاه ها (۱)

عاشقی درد قشنگی ست دوایش نکنیدعشق دردل که افتاد رهایش نکنیدگ...

عاقبت روزی مزار سرد من معبد دنجی برایت می‌شودعکس من با آخرین...

این کوچه سالهاست بوی سکوت وعطر گل یاس می‌دهدتوی که زمین وزما...

😂😂😂

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط