در دنیایی که معیار فضلیت پول و قدرته البته که اندیشمند تن
در دنیایی که معیار فضلیت پول و قدرته البته که اندیشمند تنهاست؛
وصلت غبار غم ز دل ما نمی برد
می صیقل است و زنگ ز مینا نمی برد
سرگشتگی به چرخ مرا تا نیاورد
یگ گردباد ، راه به صحرا نمی برد
آخر ز دست شوخی طفلان گریختیم
جایی که اشک ، پی به سر ما نمی برد
شهرت به هرچه یار شد، آفت به او رسید
رشکی دلم به عزلت عنقا نمی برد
زینسان که از وطن همه طبعی رمیده است
صورت عجب که رخت ز دیبا نمی برد
ایمن نمیشود ز شبیخون گریهام
سیلاب تا پناه به دریا نمی برد
بهر عصای راه عدم ، ناتوان عشق
جز آرزوی آن قد و بالا نمی برد
مکتوب را ز درد دل از بس گران کنم
گر سیل نامه بر شود ، آن را نمی برد
قانون گردباد بود روزگار را
جز خار و خس زمانه به بالا نمی برد
هرگز (کلیم) آرزوی کام هم نکرد
ناموس فقر را ، ز تمنا نمی برد
وصلت غبار غم ز دل ما نمی برد
می صیقل است و زنگ ز مینا نمی برد
سرگشتگی به چرخ مرا تا نیاورد
یگ گردباد ، راه به صحرا نمی برد
آخر ز دست شوخی طفلان گریختیم
جایی که اشک ، پی به سر ما نمی برد
شهرت به هرچه یار شد، آفت به او رسید
رشکی دلم به عزلت عنقا نمی برد
زینسان که از وطن همه طبعی رمیده است
صورت عجب که رخت ز دیبا نمی برد
ایمن نمیشود ز شبیخون گریهام
سیلاب تا پناه به دریا نمی برد
بهر عصای راه عدم ، ناتوان عشق
جز آرزوی آن قد و بالا نمی برد
مکتوب را ز درد دل از بس گران کنم
گر سیل نامه بر شود ، آن را نمی برد
قانون گردباد بود روزگار را
جز خار و خس زمانه به بالا نمی برد
هرگز (کلیم) آرزوی کام هم نکرد
ناموس فقر را ، ز تمنا نمی برد
۱۱.۷k
۲۹ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.