دختری را که قرص برنج خورده بود را به بیمارستان اوردند داد

دختری را که قرص برنج خورده بود را به بیمارستان اوردند داد میزد میگفت خواستم انها را بترسانم نجاتم دهید پرستاران به او نگاه میکردند و چاره ای نداشتند دخترک جلوی چشم انان جون داد و انها تماشا میکردند بعضی وقت ها ادمایی را الکی الکی از دست میدهیم که فکر مرگ انان را نمیکردیم به هم عشق بورزید و قدر همدیگر را بدانید
دیدگاه ها (۰)

+ گاهی همه‌چیز دست به دست هم می‌دهند که ثابت کنند، به گونه‌ا...

اون قبلی مرد الان یکی دیگه روی کار اومده اره جان برار

اگر ناشنوا بودم باز هم صدای نگاهت را میشنیدم؛ اما افسوس که د...

«خلوتی میخواهم و آغوش تو.» ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط