بی خیال روزگارم در خیالت ای یار
بی خیال روزگارم در خیالت ای یار
ثانیهها می شمارم در قبالت ای یار
زان روزی که تو بر من رخ نمودی
دل شده محوی جمالت ای یار
من اگر روزی به تو پیوست شوم
نیست کنم خیش در جلالت ای یار.
ثانیهها می شمارم در قبالت ای یار
زان روزی که تو بر من رخ نمودی
دل شده محوی جمالت ای یار
من اگر روزی به تو پیوست شوم
نیست کنم خیش در جلالت ای یار.
۳.۳k
۰۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.