می خواهم و می خواستمت تا نفسم بود

می خواهم و می خواستمت، تا نفسم بود
می سوختم از حسرت و عشق تو بسم بود
عشق تو بسم بود، که این شعله بیدار
روشنگر شب های بلند قفسم بود
دیدگاه ها (۰)

#کلیپ_طنز

نبودنت مثل یک زخم عمیق شده است دلم میسوزد که ندارمت جای خالی...

مانند درخت که از تبر می ترسد یا ظلمت شب که از سحر می ترسد ...

ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی چه شرابی به تو دادند ک...

بقول نادر ابراهیمی:تورامی خواهمبرای پنجاه سالگیشصت سالگیهفتا...

رفیق بود؛با او می توانستم بعد از گریه های بلند، از چیزهای کو...

روز گر صد بار بینمت دل تسلط،کی می شوداز خدا خواهم که در این ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط