داشتممیرفتمبالا که صدای شکستن از اون اتاقی که ات توش ب

داشتم‌میرفتم‌بالا که صدای شکستن از اون اتاقی که ا.ت توش بود میاد ظرف غذا رو اجومااااا
؛ بله
_بیا اینو بگیر الان میام‌
اجوما گرفت و من رفتم در و محکم باز کردم ا.ت‌پشت در بود تا‌منو دید اومد بغلم
+ج.جیمین دوباره حمله کردن ؟
_بدنش میلرزید نه قربونت برم من وایسا بزار ببینم چه خبره
از بغلم‌اومد بیرون‌ رفت پشتم از پشت بغلم کرد رفتم جلو پنجره که شکسته بود دیدم‌بادیگارد یه سنگ با پاش پرت کرد سمت پنجره حواسش نبود
چه غلطی میکنی ( داد )
=ببخشید ارباب حواسم‌نبود
_حواست باشه از این به بعد ا.ت و از پشتم‌اوردم بیرون شیشه زیر پامون بود ا.ت مواظب باش
بغلش کردم گذاشتمش رو تخت دورت بگردم ترسیدی ؟
+اره هقق فکر کردم ایندفعه میخوان یا تو رو بکشن یا منو هققق ترسیدم
_فدات شم‌من‌ هیچی نبود که گریه نکن خوشگلم‌ بزار برم پایین غذاتو بیارم بلند شدم که دستمو گرفت نههههه تو رو خدا هققق هینجا‌بمون هققق غذا نمیخوام هققق
_باشه باشه نمیرونم قربونت برم
+می.میترسم هقق میلرزیدم‌از ترس
_بغلش کردم هیسس گریه نکن اشکاشو پاک کردم اجوما غذای ا.ت و بی زحمت بیار
؛باشه
_همینجوری که تو بغلم‌بود دستم رو صورتش بود گونش و نوازش کردم الان ارومی ؟
+ا.اره نری ها تو رو خدا
_باشه نمیرم نفسم‌
؛ بفرمایید ارباب
_ا.ت و از خودم جداش کردم سینی رو گرفتم ممنون اجوما
؛خواهش میکنم
_داشتم بهش غذا میدادم خیلی خب غذا تموم شد ا.ت‌قربونت برم ،، من میرم بیرون سرکار زودی میام نترس باشه
+باشه موچی زودی بیا
_لبشو بوس کردم باشه خوشگلم
+جیمین رفت بگی نگی دوباره من‌میترسم‌ پس رفتم حاظر شدم و رفتم پارکی که دوست دارم به اجوما‌گفتم
_شب شده بود کارام‌تموم شد رفتم عمارت ا.ت‌نبود از اجوما پرسیدم گفت رفته پارک
وقتی برگشت باید تنبیه بشه گفته بودم که نباید بدون بادیگارد یا من جایی نره پس رفتم یه فیلم خیلییییی ترسناک دانلود کردم که وقتی اومد بشینه ببینه
البته خودمم باهاش میبینم
+برگشتم خونه
_خب ،خب ا.ت خانم‌ تنبیه داری
+چ.چی
_گفته بودم تنهایی نرو بیرون خطرناکه
+ببخشید
_خب تنبیه باهام میشینی فیلم ترسناک میبینی
+چی نه تو رو خدا
_بدو لباساتو عوض کن بیا پایین
+باشه بازم ببخشید بدو بدو رفتم اتاق اون‌نمیدونه من بینهایت از فیلم ترسناک میترسم توش اشکم درمیاد حق داشتم اون این همه برام زحمت کشید من حرف شو گوش ندادم پس تنبیه باید بشم
_وقتی ببخشید و گفت بدو بدو رفت دلم سوخت ولش کن باید تنبیه بشه
خب اومدی بشین تا بیام فلش و وصل کردم بهش رفتم دور تر ازش نشستم
ا.ت همونجا میشینی نزدیک نمیای
+ب.باشه
دیدگاه ها (۳)

_این فیلمی که گذاشتم‌ خیلی ترسناکه یه جایی بود که خیلی ترسنا...

سناریو (۱) 🍭وقتی بچتون بگه فاک🍭نامجون: اینو کی یادت داده؟جین...

+ جیمین _جانم +تو که با منی داری عذاب میکشی من لوسم زیاد لو...

+باشه رفتم لپشو بوسیدم و رفتم آشپز خونه _بچه کوچولو +صبحونمو...

پارت 12خون تو رگام جم شد....ویو جونگکوک یه نفس عمیق کشیدم بع...

پارت ۲ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط