بچه و مادرش توی ایستگاه اتوبوس میدون منیریه وایسادن منتظر
بچه و مادرش توی ایستگاه اتوبوس میدون منیریه وایسادن منتظر.
بچه بستنی میخوره و به مامانش نگاه میکنه که یه دسته از موهاش از روسری بیرونه. بچه با خودش فکر میکنه مامانش چقدر قشنگه.
بچه نمیدونه قراره سالها بعد یه نیمهشب کوفتی یاد این روز بیفته و دلش برای بچهبودن تنگ بشه...
بچه بستنی میخوره و به مامانش نگاه میکنه که یه دسته از موهاش از روسری بیرونه. بچه با خودش فکر میکنه مامانش چقدر قشنگه.
بچه نمیدونه قراره سالها بعد یه نیمهشب کوفتی یاد این روز بیفته و دلش برای بچهبودن تنگ بشه...
۲.۸k
۱۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.