:)

خیلی حرف دارم که بزنم.... خیلی که ممکنه اگه بخوام همشو اینجا بنویسم، از خوندنش خسته شید...
میتونم به یاد بیارم که تو بچگی چقدر شاد بودم وهمیشه پر جنب و جوش و پرسر وصدا، الانم خیلی ارزو ها دارم که میخوام بهشون برسم ولی ارزویی که بیشتر از بقیه برام مهمه اینه مث بچگی باشم.شاد،خوشحال... خیلی ادم عصبیم. یادمه دیشب که خواهرمو زدم انقدر سرش داد زدم و زدمش که وقتی میاد به ذهنم، عذاب وجدان تمام وجودمو فرا میگیره...وقتی گریه هاش میاد جلو ذهنم.. نابود میشم. دوسدارم ای کاش حافظ امو از دس بدم🥲
هیچ ادمی ازم راضی نیست، باهوشم ولی نمیدونم از مغزم چجور است کنم😔(الان میگید یارو کصخله)
خانوادم واقعا ذحمت میکشن و امیدشون اینه من بتونم سر بلندشون کنم، ولی من میترسم... میترسم نشه:) دلم میخواد ایندمو ببینم... ببینم چجوری میشم... فقیر یا پولدار زنده یا مرده... بزرگترین ترسم اینه خواهرم مث من عصبی و بد اخلاق و رو مخ شه
وقتی میرم بخوابم، به طور عجیبی درونم شرو به فریاد کشیدن میکنه... فکر و خیال نمیزاره بخوابم، به بدبختیام، ایندم، فردا، گذشته فک میکنم... هر کار میکنم نمیتونم گذشته رو فراموش کنم
دلم میخواد نجات پیدا کنم.!

⚰️⚰️🔥
دیدگاه ها (۸)

اره بابا اصن شبیه نیستیم😔👍🏻🎀

کپشن مهم :

ماهستیم :)

خبر ویژه:

من جونگکوک هستم ، نگهبان زمان .  وظیفه من این است که مطمئن ...

ñęw póşt Frôm àşhä༺༺༺༺༺🐰༻༻༻༻༻༻🪽:: درود💘 ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀...

love Between the Tides³⁵تهیونگ: عاشق کی؟ ا/ت: توتهیونگ: من؟ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط