مامان!
دیشب دوباره خواب دیدم که سه ساله شدم، توی یه تاکسی زرد، توی بغلت، بی خیال از دنیا و آدم هاش، خوابم برده و تو داری با عشق مادرانه، فقط نگاهم میکنی.
مامان!
دیشب داشتم فکر می کردم که چه قدر قدیما خوب بود، وقتی که تنها آدمی که می شناختم تو بودی و احساساتم آکبند بود.
مامان!
امشب می خواستم بهت بگم که من هر وقت که فکر می کنم دوست داشتنی نیستم، یا بدم، زشتم، هر جای دنیا که باشم، بلافاصله، خیال یه دختر ۶۰ ساله ی مهربون، با یه لبخند قشنگ میاد دست میندازه روی گردنم و میگه:
“نه عزیز مادر، تو بهترین و دوست داشتنی ترین آدم دنیا هستی”
اونقدر برام خوب و عزیزی ک کلمات نمیتونن توصیفش کنن.
اونقدر دوسِت دارم ک دلم میخواد از عمرم کم بشه و به عمر تو اضافه بشه...
سایت همیشه بالای سرم تاج سرم
تقدیم به سلطان قلبم
پیشاپیش روزمادر مبارک 🌹🦋🦋🌹
#خاصترین
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.