می دانم،
میدانم،
میدانم که دیگر هرگز به چیزی یا کسی برخورد نخواهم کرد که احساس تندی را در من به وجود آورد.
میدانی، شروع به دوست داشتن کسی کردن، اقدام مهمی است.
باید نیرو، کنجکاوی و کوری داشت.
حتی لحظهای هست در آغاز، که باید از پرتگاهی پایین پرید؛
پرتگاهی که اگر کسی به آن فکر کند، این کار را نخواهد کرد.
میدانم
میدانم که من دیگر هیچوقت نخواهم پرید...
میدانم که دیگر هرگز به چیزی یا کسی برخورد نخواهم کرد که احساس تندی را در من به وجود آورد.
میدانی، شروع به دوست داشتن کسی کردن، اقدام مهمی است.
باید نیرو، کنجکاوی و کوری داشت.
حتی لحظهای هست در آغاز، که باید از پرتگاهی پایین پرید؛
پرتگاهی که اگر کسی به آن فکر کند، این کار را نخواهد کرد.
میدانم
میدانم که من دیگر هیچوقت نخواهم پرید...
۳۱.۶k
۲۳ دی ۱۴۰۰