شدم مجنون و از من برده دل لیلای چشمانت

شدم مجنون و از من برده دل ؛لیلای چشمانت
نگاهم کردی و آخر شدم  ؛ شیدای چشمانت

تو با این چشم ها زیباتر از بانو  زلیخایی
گرفته پاچه ی قلبِ مرا سگ‌های چشمانت

شبِ تاریکِ من وقتی تو باشی ای عسلبانو
منوّر می شود از رعدِ برق آسای چشمانت

زمان دیدنت روی لبم "الحمدلله" است
تشکر می کنم از خالقِ یکتای چشمانت

نخوردم لحظه ای حتی فریبِ حضرتِ ابلیس
همیشه جای شیطان می شوم اغوای چشمانت

یقین کردم لبِ سرخِ تو دارد شوقِ  یک بوسه
گرفتم بوسه ای با رخصت از فتوای چشمانت

زمین‌ام می‌زنی با ضرب و زورِ مردمک هایت
ندارد رستمِ دستانِ دل ؛ یارای چشمانت

ندیدم صحنه ای زیباتر از مژگان و ابرویت
به چالش می کشد دین مرا سیمای چشمانت

شبیهِ طرحِ اسلیمی‌ست قوسِ طاقِ ابرویت
و مثلِ آسمان‌ها گنبدِ مینای چشمانت

منم پروانه و چشمِ سیاهت شمعِ شب‌هایم
به عشقت دلخوش و می سوزم از گرمای چشمانت🍏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🦋🦋

پیشاپیش زادروزت مبارک و فرخنده باد جانانم💐🫂🧿

#saharshehim💖
دیدگاه ها (۰)

با خیالت همه  شب تا به  سحر بیدارمترسم از دوریِ تو سر به جنو...

منزلگه دل‌ها همه کاشانهٔ عشق استهرجا که دلی گم شده در خانهٔ ...

و چای دغدغۀ عاشقانۀ خوبی‌ستبرای با تو نشستن بهانۀ خوبی‌ستحيا...

چشمهایت آنقدر زیباست،که آهو از نگاهت به خودش رم میکند!و رویا...

Ⓜ️شدم مجنون و از من برده دل ؛لیلای چشمانتنگاهم کردی و آخر شد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط