خبرت.هست.که.ازحال.دلم.بیخبری ؟
#خبرت.هست.که.ازحال.دلم.بیخبری ؟
با#خیالات من هر لحظه ولی همسفری
غیر من کوچه و دیوار و در#منتظرند
#مدتی هست از این کوچه نکردی گذری
تو مسافر شدی وگریه ی من#بدرقه.ات
اشک از هجر تو#افسوس ندارد#ثمری
#حال.من.حال.بدی.نیست.فقط.غم.دارم
درد و غم#غیرِتحمل که ندارد سپری
حال من #حالِ.عقابیست که آزاد و رها
که به پرواز ندارد دگر بال و پری
خبرت هست در این گوشه به غم #میسوزم
#حسرتم این شده از سوی تو باشد نظری
گفته بودی که شوی #سنگِ.صبورِ دل من
#وای.برمن.که.شدی.سنگِ.صبورِدگری ...
با#خیالات من هر لحظه ولی همسفری
غیر من کوچه و دیوار و در#منتظرند
#مدتی هست از این کوچه نکردی گذری
تو مسافر شدی وگریه ی من#بدرقه.ات
اشک از هجر تو#افسوس ندارد#ثمری
#حال.من.حال.بدی.نیست.فقط.غم.دارم
درد و غم#غیرِتحمل که ندارد سپری
حال من #حالِ.عقابیست که آزاد و رها
که به پرواز ندارد دگر بال و پری
خبرت هست در این گوشه به غم #میسوزم
#حسرتم این شده از سوی تو باشد نظری
گفته بودی که شوی #سنگِ.صبورِ دل من
#وای.برمن.که.شدی.سنگِ.صبورِدگری ...
۳.۱k
۰۸ فروردین ۱۴۰۲